پریروز که اعلام کردند قراره به مدت سه هفته منع رفت و آمد عمومی یا همون قرنطینه اجباری اعمال بشه واقعا حس بدی بهم دست داد. آنچنان بد که دچار فشردگی قلب شدم و رفتم اورژانس برای کنترل.
دکتر ازم پرسید که چه شکایتی دارم منم گفتم که خبر قرنطینه هم عصبانی و هم غمگین ام کرد. پرسید آخه چرا؟ بهش گفتم این کار رو دخالت نامطلوب در اراده و آزدی ام می دونم!
دکتره بهم خیره شد و تو فکر فرو رفت. چیزی نگفت
یکسال و نیمه که هیچ دولتی نتونسته این بحران رو مدیریت کنه و با سیاستهای نادرست اش فقط اوضاع رو بدتر کرده. حالا هم تصمیم قرنطینه دراز مدتش واقعا آزاردهنده س. چون به معنی واقعی قرنطینه عمومی نیست... و...
خلاصه اینکه وقتی شهروند به کسانی که زندگی اجتماعی رو مدیریت می کنن به حق اعتماد نداشته باشه تصمیمات اونا رو هم نمیتونه درونی کنه و بپذیره.
سخته که تحت مدیریت کسانی زندگی کنی که سلامت جسم و روان و رفاه تو آخرین چیزیه که برای اونا مهمه.
لعنت بر حکومت چین که این ویروس رو به جامعه جهانی حقنه کرد، صد لعنت!