ام تی عزیز، نیستی و من فکرم جاهای خوبی نمیره ... :(
صعود برهنه
۴/۱۲/۱۴۰۴
۱۲/۲۵/۱۴۰۲
به هجوم اطلاعات در دورانی که در آن زندگی می کنیم فکر می کنم...
به این که چقدر در معرض دانسته ها و دیده های از طریق رسانه های شخصی هستیم و این اطلاعات در اکثر مواقع به علت اینکه جدا از کانتکست شان ارائه میشن میتونن گمراه کننده و آسیب رسان باشن. ما همه واقعیت یا حتی اصلا خود واقعیت را نمی بینیم یا نمی شنویم ولی به طرز عجیبی این نکته مهم را از یاد می بریم. و در نتیجه، به خودکم بینی و خودزنی می پردازیم.
۱۱/۲۷/۱۴۰۲
۱۲/۱۰/۱۴۰۰
۵/۰۲/۱۴۰۰
۲/۰۸/۱۴۰۰
پریروز که اعلام کردند قراره به مدت سه هفته منع رفت و آمد عمومی یا همون قرنطینه اجباری اعمال بشه واقعا حس بدی بهم دست داد. آنچنان بد که دچار فشردگی قلب شدم و رفتم اورژانس برای کنترل.
دکتر ازم پرسید که چه شکایتی دارم منم گفتم که خبر قرنطینه هم عصبانی و هم غمگین ام کرد. پرسید آخه چرا؟ بهش گفتم این کار رو دخالت نامطلوب در اراده و آزدی ام می دونم!
دکتره بهم خیره شد و تو فکر فرو رفت. چیزی نگفت
یکسال و نیمه که هیچ دولتی نتونسته این بحران رو مدیریت کنه و با سیاستهای نادرست اش فقط اوضاع رو بدتر کرده. حالا هم تصمیم قرنطینه دراز مدتش واقعا آزاردهنده س. چون به معنی واقعی قرنطینه عمومی نیست... و...
خلاصه اینکه وقتی شهروند به کسانی که زندگی اجتماعی رو مدیریت می کنن به حق اعتماد نداشته باشه تصمیمات اونا رو هم نمیتونه درونی کنه و بپذیره.
سخته که تحت مدیریت کسانی زندگی کنی که سلامت جسم و روان و رفاه تو آخرین چیزیه که برای اونا مهمه.
لعنت بر حکومت چین که این ویروس رو به جامعه جهانی حقنه کرد، صد لعنت!
۱/۱۵/۱۴۰۰
۱۲/۲۶/۱۳۹۹
۱۲/۰۴/۱۳۹۹
۱۱/۱۵/۱۳۹۹
۱۰/۲۱/۱۳۹۹
۱۰/۱۲/۱۳۹۹
۹/۱۰/۱۳۹۹
۹/۰۷/۱۳۹۹
۹/۰۴/۱۳۹۹
دوست سالیان ام و همکلاسی در دانشگاه را مدتیه که کنار گذاشتم. سبک زندگیش ربطی به من نداشت ولی مشاهده نابود کردن جسم و روان دخترش به پای کنکور و به پای رشته پزشکی و ... برای من قابل تحمل نبود. پاکنویس کردن نداشته های زندگی خودش با تحمیل رشته درسی و دانشگاهی به دخترش اون رو عصبی و استرسی کرده بود. بارها و بارها بهش گفتم که روش ات نه به لحاظ تربیتی و نه به لحاظ انسانی و نه به لحاظ حقوق کودک درست نیست ولی گوشش بدهکار نبود. الان با وجود اینکه دخترش همیشه معدل ۲۰ و شاگرد اول بود ولی دو ساله که پشت کنکوره. اونهم به دلیل استرس و ترس از شکستی که مادرش یعنی دوست من بهش تحمیل کرده...
خوشحالم که دیگه باهاش در ارتباط نیستم!
۹/۰۱/۱۳۹۹
۸/۳۰/۱۳۹۹
۸/۲۱/۱۳۹۹
اگر بخواهم بزرگترین خطای زندگی ام را اعتراف کنم آن، پرهیز از دیگر زنان و فضاهای زنانه خواهد بود. برای خودم متاسفم که این پرهیز را به دلیل ضعف مادر و کلا زنانی که در زندگی ام حضور داشتند در پیش گرفتم. رسوب نگاه مردسالارانه در من سبب شده بود زنها را ضعیف و مجبور دریابم و تلاش ام را معطوف کنم به دوری از زنان و زنانگی متعارف.
تجربه بدی بود...
۸/۱۸/۱۳۹۹
۸/۱۷/۱۳۹۹
تعقیب دنیای گاسترونومی و مقایسه اعضای این جامعه و فرهنگهای مختلف از علائق منه.
دیشب در اینستاگرام به طور تصادفی به صفحه فردی با نام کاربری فرهادپز برخوردم که رستورانها و خوراکی فروشهای تهران را معرفی می کرد و یک میلیون هم تعقیب کننده داشت.
آنچه در معرفیهای عملی رستوران داران تهران نظرمو جلب کرد فقدان هویت غذاها و کائوس در ذائقه غذایی شان بود. استفاده بی حد و مرز از ٭همه٭ ادویه ها در همه غذاها، بشقابهای بسیار مغشوش و پر از همه مواد غذایی خوشایند در کنار هم، پر کردن بشقابها و لیوانهای اسموتی و مشابه اش تا حد فروریختن از لبه های ظروف، ریخت و پاشهای شدید غذا با ارائه پورسیونهای بیش از توانایی یک فرد در خوردن آن ، انواع شوهای عجیب غریب آشپزها در حد نمایشهای سیرک، از همه بدتر بکارگیری بی ربط و بیجای نام مواد به انگلیسی و... و ... منو دچار سرگیجه کرد .
چیزی به اسم ذائقه و تربیت آن وجود دارد که تحت این بلبشوی غذایی در حال از بین رفتن هست. بی مسئولیتی شف های تحصیلکرده در شکل گیری چنین فضای مغشوشی قابل چشم پوشی نیست.
راستی کیفیت مواد غذایی یا غذاها نه با ارزیابی کیفیت مواد غذایی، تکنیک پخت یا کیفیت بهداشت که با بهای پولی آن سنجیده میشه.
خلاصه که .... چشمهام و ذائقه ام خسته شدند.
۸/۱۲/۱۳۹۹
وقتی در فیس بوک گشتی می زنم تا حال و هوای کسانی که هنوز اونجا حضور دارن رو بفهمم آنچه که می بینم جز فاجعه چیزی نیست. یک عده متوهمِ دور از اجتماع با ایگوی باد شده از همه چیزدانی و باور به نفهم بودن مردم سعی در تحمیل آنچه که شخصا کشف!!! کرده اند به خواننده، و در اصل به مردم و حتی جهانیان دارند.
جالب اینجاست که فیس بوک را سنگر خودشان یعنی عالمان و چیزفهم ها می دانند و مدام میگویند که چه خوب شد که عوام به اینستاگرام کوچ کردند و خواص الان در جمع عالی شان به بحث و گفتگو می پردازند.
به شباهت اینان با نسخه مشابه شان در دوران قبل از انقلاب فکر می کنم...
طفلک ایران خانم!
۷/۱۹/۱۳۹۹
۷/۱۰/۱۳۹۹
به فردی که در سیستم خانوادگی و اجتماعی اش فردیت، توان انتخاب و حتی اینکه آلترناتیوهایی برای اکثریت انتخابها موجود هست را نیاموخته اند وقتی آزادی فردی اش را گوشزد می کنی و یا آزادی را برایش فراهم می کنی اولین کارش افتادن در مسیر خودتباه کنی هست. مسیر سختی پیش رویش هست برای انتخاب ساختن جهان نوی فردی یا شورش کور و منگ و گیج علیه همه چیزی!
۷/۰۷/۱۳۹۹
تقلید زبان بدن از دیگرانِ "شاد" و "موفق" و دارای"اعتماد بنفس" وقتی که وضعیت واقعا موجود روان و مود آدمی ربطی به این زبان ندارد فریب بزرگیست. این خود-خوش نمایی بی اساسِ برگرفته از فرهنگ آمریکایی به قفس بزرگی برای فردیت و تفاوت تبدیل شده است. از آن هم مهمتر، نه رضایت درونی، که خوش نمایی و قوی-نمایی به عاملی برای ضعیف پنداری دیگرانی که شخصیت نمایشی ندارند بدل شده و فضیلت واقعی تجربه استعلایی ضعف و شکست را ناممکن کرده است.
۷/۰۶/۱۳۹۹
فجیع ترین جنایتی که والدین، بزرگترها و اهل آموزش می توانند مرتکب بشوند سرقت معنای نو-ساخته زندگی توسط کودک یا نوجوان است، بی بروبرگرد غیرقابل بخشش!
شازده کوچولو دارم تماشا می کنم...