"احساسات" و "شناخت" د ررایانه انسانی ما به هم تابیده شده است.
علم ادعاهای اخلاقی را از منطق وواقعیت جدا می کند.
مسایل منطقی , مسایل واقعی نیست
با توجه به مقدماتی که آورده شد, .
"درست , منصفانه, اخلاقی, عادلانه, حقیقی " که ما اینهمه به کار می بریم و اساس استدلالهایمان قرار می دهیم چیستند؟تعریف واحد و معیار واحد برای ارزیابی موارد مذکور کدامند؟
سالهای دور از خانه و یادداشتهایش د رمورد منطق فازی و کتاب تفکر فازی نوشته بارت کاسکو از انتشارات دانشگاه خواجه نصیر طوسی را از دست ندهید...
بهرام در مورد اخلاق مطلبی دارد تحت عنوان "مدرنیته یا سنت، خرد یا اخلاق؟"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر