ناله نی...

تلاش برای تقلیل و تنزل مفاهیم نا آشنا و جدید تا حد دانسته های شخصی و تهی ساختن آن مفاهیم ا زمضمون خود, کاریست که یک ذهن بسته و تنبل انجام میدهد.برای مثال , هنگامی که از آزادی و حقوق فرد د رجامعه سخن می گویی بلافاصله از جانب صاحب چنین ذهن محدودی متهم به ترویج بی قید وبندی و فساد!!! میشی,وقتی از حقوق زن صحبت می کنی متهم به فمنیست بودن (مرد ستیزی!!! جل الخالق) می شی ,وقتی از نواندیشی دردین صحبت می کنی به ارتداد محکوم می شی, وقتی ازحقوق بشر صحبت می کنی متهم به کوری و ندیدن اینهمه حقوق بشر خودی ِ ؟!!! تولید داخل می شی, وقتی از صراحت در انتقاد صحبت می کنی متهم به بی عاطفگی و تخریب شخصیت می شی, وقتی از اساس اعتقادات شخصی پرسش می کنی متهم به توهین و آزار او می شی, وقتی از حقوق همجنسگرایان به عنوان یک انسان دفاع می کنی خودت متهم به همجنس بازی!!! می شی, وقتی از تن و نیاز صحبت می کنی متهم به ...می شی, وقتی از احترام سخن می گویی متهم به تلاش برای به تبعیت در آوردن افراد می شی, وقتی قاطعانه سخن می گویی متهم به خودخواهی و پررویی می شی, وقتی از ...متهم به...می شی...و...آیا واقعا اجتماع ما اراده اش معطوف به نافهمی یا کج فهمی است؟! «میان بر زدن د رمسایل فکری و استدلالی به منظور ارضای تعصبات و اجتناب از مواجهه با واقعیات و بحث های متقابل پر دردسر (علیرغم هوشمندی چنین افرادی)و اکتفای به شعارهای ساده به جای اندیشه ها ی مجرد و پیچیده , درز گرفتن بخش های شبهه آفرین مطلبی که اندیشه آنان را نقد می کند ,قرار دادن مخالفان د رموضعی دفاعی , روشهای آشنا و د رعینحال مندرسی برای حفظ دانسته ها یا باورهای شخصی و تداوم تنبلی و بسته بودن ذهن است.مگر نه اینکه استحکام هر دانسته شواهدیست که د رتایید یا نفی آن وجود دارد؟»1

1-لیرد ویلکاکی,افراط گرایی سیاسی چیست؟ترجمه فیروزه مهاجر, کتاب توسعه, ش 14
سایت اعتراضی به فیلترینگ

در برزخ ِ ُسنّت و تجدّد( نقدی بر کتاب "جامعه شناسیِ نُخبه کشی" )