چهارشنبه سوری ات مبارک! می بینی دور از وطن آدمی چقدر کوچک می شود این جور مواقع؟ آدمی حتی خیلی کوچکتر از خودش می شود...
۳ نظر:
M.T
گفت...
نرگس دشت های دوردست! به قول شهیار قنبری «ما بهاری وسط پائیزیم، عاشقانه های حلق آویزیم». ولی باز بیا بخندیم نرگس جان، بیا بخندیم به بهانه های کوچک زندگی. بیا دلخوش باشیم به زمستانی که رفت، به بهاری که می آید، حتی دور از خاکمان. بیا دنبال شادی بگردیم، همین جا، روی تاقچه ی تنهایی مان، پشت قاب عکسی که اشکها و لبخندهایمان را هرگز پنهان نکرد. ما هنوز خوشبختیم نرگس جان، هنوز خوشبخت، وقتی به بهانههای کوچک زندگی دلخوشیم، وقنی هنوز کوچکیم، حتی کوچکنر از خود.
ام تی عزیزم، خوشحالم که هنوز گل سرخ این سیاره دور رو فراموش نکرده ای...همچنان ساکن خود-ام هستم و منتظر پیامهای تو که همچون ستاره دنباله دار به آنی پدیدار و رد میشن. رد جان (به مثل ردپا) حسی از دوستی ابدی است، چه باشیم چه نباشیم. هنوز که هستیم دوستی جانها را پاس می داریم. خیلی خوشحال شدم می دونی یا نه؟!
۳ نظر:
نرگس دشت های دوردست!
به قول شهیار قنبری «ما بهاری وسط پائیزیم، عاشقانه های حلق آویزیم».
ولی باز بیا بخندیم نرگس جان، بیا بخندیم به بهانه های کوچک زندگی. بیا دلخوش باشیم به زمستانی که رفت، به بهاری که می آید، حتی دور از خاکمان. بیا دنبال شادی بگردیم، همین جا، روی تاقچه ی تنهایی مان، پشت قاب عکسی که اشکها و لبخندهایمان را هرگز پنهان نکرد. ما هنوز خوشبختیم نرگس جان، هنوز خوشبخت، وقتی به بهانههای کوچک زندگی دلخوشیم، وقنی هنوز کوچکیم، حتی کوچکنر از خود.
آمدن بهار را جشن بگیر نرگس دشتهای دور از من.
ام تی عزیزم،
خوشحالم که هنوز گل سرخ این سیاره دور رو فراموش نکرده ای...همچنان ساکن خود-ام هستم و منتظر پیامهای تو که همچون ستاره دنباله دار به آنی پدیدار و رد میشن. رد جان (به مثل ردپا) حسی از دوستی ابدی است، چه باشیم چه نباشیم. هنوز که هستیم دوستی جانها را پاس می داریم.
خیلی خوشحال شدم می دونی یا نه؟!
منم خوشحالم از حضور تو.
ارسال یک نظر